آخرین تماس دو روز قبل از شهادتش بود. هر موقع زنگ میزد میگفت: الهه تو اصلاً نگران نباش؛ ما اینجا هیچ کاری نمیکنیم، چهار تا مرغ داریم هر روز میریم به اینها سر میزنیم؛ جای ما هم امن هستش.
برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه نمایید ...
- نکات ناب خواندنی
آخرین تماس دو روز قبل از شهادتش بود. هر موقع زنگ میزد میگفت: الهه تو اصلاً نگران نباش؛ ما اینجا هیچ کاری نمیکنیم، چهار تا مرغ داریم هر روز میریم به اینها سر میزنیم؛ جای ما هم امن هستش.
برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه نمایید ...